بادرود بر کاربرمحترم
هدف از ارائه مطالب این وبلاگ فقط درجهت شناختن بهتر فضای روابط بین الملل ومفاهیم مربوطه به آن است
وبه هیچ عنوان به حزب یا گروهی هیچ تعلقی ندارد ونخواهد داشت.
با سپاس -نیکنام
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
POWER PLAY و
آدرس
powerplay.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، با عمق استراتژیک خود از صفر نمودن مشکلات با همسایگان آغاز نمود و حاصل آن تولید مشکلات صرف با همسایگان گردید. داود اوغلو امروز با ادعای رهبری خاورمیانه نیز به جای صلح با مسلح نمودن تروریستها و همراه شدن با آمریکا و رژیمهای مرتجع میرود پیشقراول تنشی گردد که ارمغانی جز ویرانی برای منطقه و مردم ترکیه نخواهد داشت.
دیپلماسی ایرانی: احمد داود اوغلو وزیر خارجه ترکیه طی اظهاراتی ضمن تأکید بر این نکته که ترکیه صاحب خاورمیانه جدید است اعلام داشته است که ترکیه در موج تغییرات نقش رهبر را در شکلگیری خاورمیانه جدید بر عهده دارد.
وزیر خارجه ترکیه این اظهارات را در پارلمان این کشور در پاسخ به انتقادات از سیاست دولت حزب عدالت و توسعه در قبال تحولات سوریه اعلام داشته است. این اظهارات از یک سیاست مدار آن هم از یک وزیر خارجه بعید است مگر آنکه جاه طلبی برای رهبری و نگرش تاریخی به تحولات، وی را در صحنه سیاست به ابراز اظهارات سلحشورانه بکشاند. قدرت های بزرگ نیز نسبت به آنچه حیاط خلوت خود می دانند، این گونه سخن نمی گویند.
سخن اول:
ذهنیت میراثداری عثمانی، داود اوغلو را گرفتار توهم خود بزرگبینی نموده است. بزرگبینی که به دنباله رهبری است که شاید بتواند در دنیای مجازی سبب خرسندی گردد، اما در عالم واقع ارمغانی جز غفلت از خویش و فلاکت نخواهد داشت. وزیر خارجه ترکیه در معادلهای به دنبال ایفای رهبری درخاورمیانه است که ترکیه خود نیز در آن معادله موضوع تغییر است، تغییری که نه تنها پاسخگوی نگاه نوستالژیک داود اوغلو نخواهد بود بلکه میتواند وی را به شوق دیروز عثمانی، از امروز ترکیه نیز محروم نماید.
سخن دوم:
ترکیه داود اوغلو که غافل از خویش است، چگونه میتواند به دیگران پرداخته و ادعای رهبری بنماید. از تاریخ تأسیس جمهوریت تا به امروز درد ترکیه، درد دموکراسی، حقوق بشر و رعایت حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی بوده است. دست ترکیه نه تنها به قتلعام ارامنه، بلکه به خون اکراد و علویان نیز آلوده است. ترکیه قبل از مداوای زخم دیگران باید به زخمی بپردازد که همچنان از آن خون جاری است. اگر سوریه درگیر تحولاتی یکساله است، درگیریها در ترکیه در چند دهه گذشته تابلوی جنگی داخلی و ملتی چندپاره را ترسیم مینماید.
سخن سوم :
داود اوغلو با عمق استراتژیک خود از صفر نمودن مشکلات با همسایگان آغاز نمود و حاصل آن تولید مشکلات صرف با همسایگان گردید. داود اوغلو امروز با ادعای رهبری خاورمیانه نیز به جای صلح با مسلح نمودن تروریستها و همراه شدن با آمریکا و رژیمهای مرتجع میرود پیشقراول تنشی گردد که ارمغانی جز ویرانی برای منطقه و مردم ترکیه نخواهد داشت.
سخن چهارم:
دغدغههای جمهوری اسلامی ایران از نوع دغدغههای رهبری خاورمیانه نبوده و نیست، اگر بود با اندکی کوتاه آمدن از ارزشهایش بیشک ایران در جایی میایستاد که ترکیه داود اوغلو امروز در آرزوی آن است. دغدغههای ایران، دغدغه استقلالی است که سرمشق شدن آن در خاورمیانه، فضا را برای استکبار و عاملان منطقه ای آن تنگ مینماید.
واما سخن آخر:
بسیاری از شکستهای بزرگ حاصل خودبزرگبینی است که بیش از واقعیت، برخواسته از آرزوهاست. آرزوها جایی در سیاست ندارند. داود اوغلو باید ترکیه را از چنبره تاریخ دیروز و کشاندن آن به جغرافیای امروز دور نماید. این چگونه ادعای رهبری است که نتوانسته است خود را از حقارت کشته شدن 9 تبعه خویش توسط رژیم صهیونیستی خارج نماید. این چه جایگاهی است که سربازانش توسط امریکا در عراق به اسارت رفته و با کشیدن گونی بر سرشان و چرخاندن در شهرها تحقیر میشوند، اما باز در خدمت آن قرار میگیرد.
داود اوغلو بهتر است که وفادار به اصل صلح در داخل و جهان باقی مانده و همراه و همصدا با توهم هلال شیعه نگردد. او بهتر از هر کسی میداند هلال شیعه در داخل دایره اهل تسنن به دنبال بازگشت مسلمانان به خویشتن خویش است که برای آنان عزت، اتحاد، توسعه و پیشرفت به همراه خواهد آورد. تسری نگاه شیعی و سنی به حوزه عمل سیاسی به معنای حرکت در خط بیگانگانی است که قرنها تلاش می نماید میان مسلمانان فاصله بیندازد.
تعریف جایگاه رهبری داود اوغلو برای ترکیه در خاورمیانه ناشی از تفکر نئوعثمانگرایی است در حالی که امپراطوری عثمانی اگر چه از شرق برخاست ولی در نگاهی جهادی رو به غرب داشت در حالی که قبله نئوعثمانگرایی داود اوغلو غرب بوده و منطقه درگیری آن نه غرب بلکه شرق است. داود اوغلو با ادبیات و پوششی نرم در حالی که خود از استقلال عمل برخوردار نیست میخواهد با فرصتطلبی ناشی از منافع محوری، از سهمیه غرب برای ترکیه سهمی بگیرد.
نتیجه این نگاه میتواند نه تنها محروم شدن از ورود به خاورمیانه بلکه محروم شدن از دیاربکر و حتی بخشهایی از استانبول باشد. در بازی غرب، ترکیه مهمان ناخوانده و نامحرمی است که خود بخشی از طعمهبازی بزرگ نظام جهانی است.
* کارشناس ارشد مسایل استراتژیک
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط اژدر نیکنام | لينک ثابت |جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:,